مدیریت صنعتی دانشگاه یزد 1390
نـاتـوان ترين مردم کسی است که از يافتن دوست ناتوان است و ناتوان تر از او کسی است که دوستِ يافته را تباه گرداند. حضرت علی (ع)
پدر:پسرم میخوام این ترم معدلت 17 بشه * * * * *
شب ر ق ص و پایکوبی کلمات جزوه و کتاب بر روی سلسله اعصاب محیطی و مرکزی دانشجو * * * * *
بوی شوم امتحان آید همی, یار صفر مهربان آید همی, ما ز تعلیم و تعلم خسته ایم، دل به امید تقلب بسته ایم، ما برای کسب مدرک آمدیم، نی برای درک مطلب آمدیم ما بقی در ادامه ی مطلب..... ادامه مطلب ... برچسب:, :: 19:8 :: نويسنده : مجتبی طهماسبی مردی برای اعتراف نزد کشیش رفت. برچسب:, :: 17:29 :: نويسنده : مجتبی طهماسبی
دانشجو رو چی تعریف می کنی؟
فردی که در مقابل فهمیدن مقاومت میکنه. چی شد که رفتی دانشگاه؟
بار بهمون خورد. وانت هم خالی بود. رفتیم دانشگاه خوابگاه دانشجویی چه جور جاییه؟ ساختمونی شبیه انباری که توی اون موجوداتی شبیه انسان زندگی میکنن. اگر یه شب ساعت 12 خوابت بگیره مجبوری تا 5 صبر کنی تا خوابگاه آروم شه و بخوابی.
تا حالا شده برای یادگیری درسی دچار مشکل بشی و حس کنی که اونو نمی فهمی؟ من کلا با یاد گیری مشکل دارم استرس خودت رو چه جوری مهارمیکنی؟ استرس لازم نیس. پاس نمی کنیم که از پایه قوی شیم و هی مرور کنیم
برچسب:, :: 21:16 :: نويسنده : مجتبی طهماسبی
دانشجوی علوم ارتباطات : تا او هست، هیچکس تنها نیست. دانشجوی حقوق : با اینکه همیشه شاهد اعمال دانشجویان است ولی هیچوقت و در هیچ دادگاهی علیه آنان شهادت نمی دهد ! دانشجوی مهندسی : شجاعتش برایم قابل تحسین است چون ماکت هر پل یا ساختمانی را که می سازم بدون توجه به احتمال تخریب آن ، به رویش می رود و افتتاحش می کند ! دانشجوی جغرافیا : مکان ، آب و هوا و شرایط محیطی در او تاثیری ندارد. چون او همه جا هست ! برچسب:"سوسک"خوابگاه دانشجویی", :: 21:11 :: نويسنده : مجتبی طهماسبی
مصاحبه کننده : شما صبح ها معمولا چه کاری انجام می دهید ؟
دانشجو : صبح که از خواب بیدار می شم وبگردی میکنم.
مصاحبه کننده : و شب ها ؟ مصاحبه کننده : پس منظورتون اینه که درس نمی خونید ؟
برچسب:"دانشجو و وبگردی", :: 21:9 :: نويسنده : مجتبی طهماسبی
اهل دانشگاهم ، روزگارم خوش نیست ژتونی دارم ، خرده عقلی ، سر سوزن شوقی اهل دانشگاهم ، پیشه ام گپ زدن است گاه گاهی می نویسم تكلیف می سپارم به شما تا به یك نمره ناقابل بیست كه در آن زندانی ست ، دلتان زنده شود چه خیالی چه خیالی می دانم گپ زدن بیهوده است خوب می دانم دانشم بیهوده است استاد از من پرسید چقدر نمره زمن می خواهی من از او پرسیدم ، دل خوش سیری چند اهل دانشگاهم ، قبله ام آموزش جانمازم جزوه ، مشق از پنجره ها می گیرم همه ذرات وجودم متبلور شده است درسهایم را وقتی می خوانم كه خروس می كشد خمیازه مرغ و ماهی خواب است خوب یادم هست ، مدرسه باغ آزادی بود درس بی كرنش می خواندیم ، نمره بی خواهش می آوردیم تا معلم پارازیت می انداخت ، همه غش می كردیم كلاس چقدر زیبا بود و معلم چقدر حوصله داشت درس خواندن آنروز ، مثل یك بازی بود كم كمك دور شدم از آنجا بار خود را بستم ، عاقبت رفتم در دانشگاه به محیط خشن آموزش و به دانشكده علوم سرایت كردم رفتم از پله كامپیوتر بالا ، چیزها دیدم در دانشگاه من گدایی دیدم در آخر ترم در به در می گشت یك نمره قبولی می خواست من كسی را دیدم ، از دیدن یك نمره ده دم دانشگاه پشتك می زد من نمی خندم اگر دوست من می افتد من نمی خندم اگر نرخ ژتون را دوبرابر بكنند و نمی خندم اگر موی سرم می ریزد من در این دانشگاه در سراشیب كسالت هستم خوب می دانم استاد ، كی كوئیز می گیرد برگه حذف كجاست ، سایت و رایانه آن مال من است تریا، نقلیه و دانشكده از آن من است ما بدانیم اگر سلف نباشد ، همگی می میریم و اگر حذف نباشد ، همگی مشروطیم نپرسیم كه در قیمه چرا گوشت نبود كار ما نیست شناسایی مسئول غذا كار ما نیست شناسایی بی نظمی ها كار ما شاید اینست كه در مركز پانچ پی اصلاح خطاها برویم اهل دانشگاهم ، رشته ام علافیست جیبهایم خالی ست دوستانی همه از دم ناباب خوب میفهمم سهم آینده من بیكاریست وچرا در وسط سفره ما مدرك نیست
كار ما نیست جواب غلطی تحمیلی كار ما شاید این است كه مدرك در دست فرم بیگاری هر شركت بیپیكر را پر بكنیم برچسب:, :: 20:57 :: نويسنده : مجتبی طهماسبی
كلا ما با همه شوخي داريم!!! حرفيه؟؟؟؟
به گزارش فردا؛ آن سروْ بالایِ رشید، آن صاحب لحنها و تیکههای جدید، آن درس خوانده صنعتی شریف، آن مایلی کهن و علی دایی را حریف، آن دارای کارشناسی ارشد صنایع، آنکه میکند میهمانانش را ضایع، آن دندانهایش همه ردیف، آن دارای اندام بسیار ظریف، آن فاش کننده اسرار، آن مترجم سابق روزنامه ابرار، آن استاد فتنه و شور، مولانا عادل فردوسیپور! متولد شهرآرای تهران بود و نصفش زیر چمن پنهان بود و برنامه جنجالیش پر میهمان! برچسب:"شوخی با عادل فردوسی پور, :: 13:55 :: نويسنده : مجتبی طهماسبی بانکدار: کسی است هنگامی که هوا
اقتصاددان: کسی است که فردا روزنامه نگار: کسی است که %50 از ریاضیدان: مرد کوری است که در فیلسوف: کسی است که برای عده ای جامعه شناس: کسی است که وقتی برنامه نویس: کسی است که مشکلی مسئول فروش: کسی است که كاري مدير : کسی است که مي خواهد هر
برچسب:, :: 13:39 :: نويسنده : مجتبی طهماسبی |
|
|